اصلاح ذات البین - گستره اصلاح

فهرست مطلب

گستره اصلاح ذات البين، حوزه اسلام و ميان برادران مؤمن است. قرآن می‌فرماید:

 «انّما المؤمنون أخوة فأصلحوا بين اخويكم...؛مومنان برادر یکدیگرندپس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید...».[14]

على(ع) در شورانگيزترين خطبه پس از به دست گرفتن خلافت، بر همدلى گروه‌هاى گوناگون مردم تأكيد كرده و پس از شمارش سرفصل برنامه‏ها و كارهاى اساسى در راه دگرگون كردن زيربناى سياسى و اقتصادى جامعه، فرموده است:

  «فاستتروا فى بيوتكم و اصلحوا ذات بينكم؛ مردم، درون خانه خويش جاى گيريد و راه آشتى با يكديگر را در پيش».[15]

اين در خانه ماندن سبب ريشه كن شدن اساس فتنه میان مردم است. لزوم در خانه ماندن براى اين بوده است تا اجتماع تشكيل نشود و سبب فخر فروشى و مشاجره و تنفّر از بین برود. از ميان برخاستن فتنه سببى است براى اصلاح و لذا امام(ع) مى‏فرمايد درخانه‏هايتان بمانيد و بين خود را اصلاح كنيد.

امام، در پايان زندگى، با اشاره به سخنى از پيامبر اکرم(ص) بر اهميت همدلى و بايستگى آن سفارش مى‏فرمايد:

  «اوصيكما و جميع ولدى و من بلغه كتابى بتقوى اللّه و نظم امركم و صلاح ذات بينكم فانّى سمعت جدّكما(ص) يقول: صلاح ذات البين افضل من عامه الصلوه و الصيام؛ شما و همه فرزندانم و كسانم و آن را كه نامه من بدو رسد، سفارش مى كنم به ترس از خدا و آراستن كارها و آشتى با يكديگر. من از جدّ شما پیامبر (ص) شنيدم كه مى‏فرمود: آشتى دادن ميان مردم بهتر است از نماز و روزه ساليان».[16]

شيخ طوسى پس از نقل اين وصيت امام مى‏نويسد:

«كينه و دشمنى دين را ريشه كن كرده و پيوند را تباه مى‏سازد.»[17]

از روايات به خوبى استفاده مى‏شود كه امير مؤمنان على(ع) اصرار زيادى داشت كه در ميدان «جمل» جنگى صورت نگيرد و خون مسلمين بر صفحه آن ريخته نشود.  نيز آمده است كه در آن روز پرچم را به دست «محمد بن حنفيه» داد، سپس در فاصله ميان نماز صبح تا ظهر، پيوسته آنها را دعوت به صلح و اصلاح و بازگشت به پيمان و بيعت مى‏كرد.

 در يكى از خطبه‏هاى نهج البلاغه یارانش را مخاطب قرار داده، چنين مى‏فرمايد:

 «و إنّي لعالم بما يصلحكم و يقيم أودكم و لكنّي لا أرى إصلاحكم بإفساد نفسي؛ من مى‏دانم چه چيز شما را اصلاح مى‏كند و كجى شما را {ظاهرا} راست مى‏سازد، ولى من هرگز اصلاح {ظاهرى} شما را با تباه ساختن نفس خويش جايز نمى‏دانم».[18]

مفسران برای این خطبه دو تفسير ذكر كرده‏اند كه منافاتى با هم ندارند و ممكن است هر دو صادق باشند و سخن امام(ع) را ناظر به هر دو بدانيم. نخست اين كه من مى‏توانم همان كارى را كه «معاويه» و تمام حاكمان خودكامه و دنياپرست انجام مى‏دهند، كه سران قبايل را با اموال سرشار مى‏خرند و بيت المال مسلمين را ابزارى براى جلب توجّه آنها قرار داده و بى‏حساب به اين و آن مى‏بخشند، انجام دهم، ولى به يقين اين كار، مسئوليّت سنگين الهى دارد، هرگز خدا راضى نيست كه حقّ مردم ضعيف و محروم به افراد ثروتمند شكم‏پرست، داده شود تا پايه‏هاى حكومت از اين طريق محكم گردد.

ديگر اين كه من مى‏توانم همان برنامه‏اى كه گروه ديگرى از حكّام خودكامه ‏انجام مى‏دهند، عملى كنم، شمشير در ميان شما بگذارم و هر كس را كه به سوى ميدان نبرد حركت نمى‏كند، گردن بزنم. [19]