عوامل و شرایط زرع - مدیریت و ذخیره سازی زرع

فهرست مطلب

مدیریت، برنامه ریزی، حفظ و ذخیره سازی زرع:

   حضرت یوسف (ع) در شرائط قحطی توانست با مدیریت، برنامه ریزی و ذخیره سازی گندم به عنوان کالای اساسی و استراتژیک بر مشکلات اقتصادی جامعه فائق آید که در آیه 47 سوره یوسف به آن اشاره شده است:

«قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِي سُنْبُلِهِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تَأْكُلُونَ»

«گفت هفت‏ سال پى در پى مى ‏كاريد و آنچه را که درو کردید جز اندكى را كه مى ‏خوريد درخوشه‏ اش واگذاريد.»

   علامه طباطبایی می فرماید: در این آیه بعضی کلمه ی " دَأَب"  را به معنی جد، جهد، زحمت کشت و زرع، بعضی ها دائمی و مستمر معنی کرده اند. دائم و مستمر کوشا باشد. تزرعون در این آیه یعنی زراعت کنید و دنبالش می فرماید: آنچه درو می کنید در سنبله اش بگذارید. یوسف دستور داد گندم را نکوبید و همچنان در سنبله اش بگذارید برای اینکه جانور نتواند داخل سنبله شود و در نتیجه گندم هر چند بماند خراب نمی شود. برخلاف اینکه آنرا بکوبند و از سنبله جدا کنند که خیلی زود فاسد می شود. ماجرای خواب سلطان مصر که هفت گاو لاغر به هفت گاو چاق حمله می کنند و آن ها را
می خورند، هفت خوشه گندم سبز، هفت خوشه گندم خشکیده را دیدم که خشکیده بر گرد سبزه ها پیچیدند و آنها را از بین بردند. درماندن درباریان از تعبیر خواب پادشاه مصر و تعبیر کردن خواب پادشاه توسط یوسف(ع) که فرمودند: هفت سال قحطی (سبع شداد ) مردم از ذخیره سازی بخورید و مدیریت هفت سال سختی را با برنامه و نقشه حساب شده پشت سر بگذارید که سال های بعدی پربرکت است. این مشکلات با مدیریت و برنامه ریزی حضرت یوسف (ع) حل گردید.[1]

   طبرسی در کتاب نبوت با سند، خود از احمد بن عیسی از حسن بن علی بن الیاس گفته است: شنیدم که امام رضا(ع) می فرمود: یوسف به کار جمع آوری آذوقه مشغول شد و در طول آن هفت سال حاصلخیز و پر بار غذای زیادی جمع آوری کرد و در انبارها قرار داد ولی آن هفت سال گذشت و هفت سال قحطی فرا رسید اقدام به فروختن آذوقه و طعام کرد و در سال اول قحطی، غذا را به قیمت درهم و دینار فروخت به طوری که درهم و دینار مصریان به خزانه یوسف سرازیر شد. در سال دوم، غذا را به قیمت زیورآلات و جواهرات فروخت به طوری که همه جواهرات و زیورآلات مصریان به خزانه یوسف سرازیر شد. در سال سوم، غذا را به بهای چارپایان، گاو و گوسفند فروخت. بدین سال تمامی چارپایان مصر و اطراف آن به تملک یوسف درآمدند. در سال چهارم غذا را به بهای کنیزکان و بردگان می فروخت. همه کنیزکان و بردگان مصر و اطراف آن به تملک او درآمدند.در سال پنجم، غذا را به بهانه خانه و املاک فروخت و همه خانه ها، املاک مصر و اطرافش در زمره مایملک یوسف درآمد. در سال ششم، در مقابل غذا، مزرعه و آب خریداری کرد. به این ترتیب همه مزارع، آب های مصر و اطرافش به تملک یوسف درآمد. در سال هفتم، هم غذا را به بهای آزادی مردمان فروخت به طوری که در مصر و اطراف آن انسان آزاد و برده ای نبود مگر اینکه به تملک یوسف درآمده بودند. بدین سان مالک جان، مال و بردگان آنان شد. مردم می گفتند: ما ندیده و نشنیده ایم که خداوند به هیچ پادشاهی به اندازه ی یوسف سیاست، دانش و تدبیر داده باشد.[2]

   یوسف به جای تعبیر خواب راه مقابله با قحطی را با برنامه روشن بیان کرد تا نشان دهد علاوه بر علم تعبیر خواب، قدرت برنامه ریزی و مدیریت دارد. علم کشاورزی، سیاست ذخیره سازی و لزوم صرفه جویی در مصرف، از این آیه استفاده می شود. مدیریت بحران و اداره جامعه در شرائط حاد و دشوار از وظایف اصلی حکومت است. حکومت ها باید قحطی و خشکسالی را پیش بینی کنند و در ایام فراخی با تدبیر از فشار مشکلات بکاهند. در مواقعی که بحرانی در پیش است باید بر ظرفیت تولید و کار افزود. زمان عنصر بسیار مهمی در برنامه ریزی و مدیریت است. گندم اگر به خوشه باشد بر عمرش اضافه می شود پس می توان با برنامه ریزی، خود را برای مقابله با حوادث طبیعی همچون قحطی، سیل و زلزله آماده کرد. آینده نگری و برنامه ریزی بلند مدت برای مقابله با مشکلات اقتصادی جامعه، لازمه مدیریت کشور است.[3]

 

[1] . طباطبایی، المیزان، ج 11، ص 258

[2] . بحرانی، البرهان، ج 3، ص 172

[3] . قرائتی،  نور، ج 4، ص 218